یک قاعده کلی در آموزش این است که برای اینکه بخواهید هر چیزی را به دیگران یاد بدهید، باید دو شرط در شما برقرار باشد.
- شرط اول: مهارت یا نکتهای که میخواهید یاد بدهید را خودتان باید بهخوبی بلد باشید و به آن مسلط باشید.
- شرط دوم: باید بدانید آن مطلب یا نکته را چطور یاد بدهید.
قبل از اینکه برویم سراغ ترینر شدن، بیایید ابتدا این دو شرط را درمورد تدریس زبان در نظر بگیریم.
مسیر معلم شدن
شرط اول برای تدریس زبان
کسی که میخواهد هر زبانی را درس بدهد، خودش باید به آن زبان مسلط باشد. منظور از مسلط بودن فقط این نیست که مثلاً خوب صحبت کند یا لغتهای زیادی بداند. اینها هم ضروری است اما علاوه بر حداقل سطح C1 (پیشرفته)، کسی که میخواهد زبان درس بدهد، باید «درباره» زبان هم خیلی بداند.
«درباره زبان» یعنی چه؟
منظور این است که متقاضی تدریس زبان باید دانش مرتبط با دستور زبان و سایر جزییات آن را هم داشته باشد. یعنی مثلاً کاربرد تمام گرامرها را بداند، به پیچیدگیهای دستور زبان مسلط باشد و بتواند انواع سؤالهای زبانآموزان را جواب بدهد و موقع تدریس هم به زیر و بم قواعد زبان تسلط داشته باشد. مثلاً: تفاوت کاربرد حال کامل ساده و استمراری، یا مفهوم آینده کامل و یا کاربردهای مختلف جملات شرطی.
شرط دوم برای تدریس زبان
کسی که میخواهد زبان درس بدهد، علاوه بر تسلط به زبان مربوطه، باید بداند که مطالب مختلف را چطور به زبانآموزان یاد بدهد.
این نکته و این شرط بسیار مهم است چون یک زبانآموز هر چقدر هم به سطح پیشرفته رسیده باشد و سالها زبان خوانده باشد و معلمهای مختلف و روش تدریسهای مختلف را دیده باشد، اما باید بطور منسجم و استاندارد، حداقل یک دوره روش تدریس بگذراند تا بتواند زبان درس بدهد. مثلاً بداند روشهای مختلف تدریس گرامر چیست، ساختن کانتکست برای تدریس گرامر (و لغت) چطور انجام میشود، و یا روند تدریس ریدینگ یا روشهای استاندارد تصحیح زبانآموزان چیست.
شروع تدریس زبان
البته برای اینکه متقاضی تدریس بخواهد تدریس زبان را شروع کند، کافی است که شرط اول را داشته باشد و با گذراندن دوره روش تدریس (ورود به شرط دوم)، میتواند وارد دنیای تدریس شود. پس از آن و با تدریس بیشتر و کسب تجربه و نیز دریافت فیدبک و آگاهی از نقاط قوت و ضعف خودش، میتواند خود را در مورد شرط دوم تدریس (دانستن نحوه یاد دادن) تقویت کند و به معلم زبان بهتری تبدیل شود.
مسیر ترینر شدن
حالا بیاید دو تا شرطی که در ابتدا گفته شد را در مورد ترینر شدن پیاده کنیم تا ببینیم یک معلم زبان برای ترینر شدن چه ویژگیهایی باید داشته باشد.
شرط اول ترینر شدن
اگر معلم زبان هستید و میخواهید ترینر شوید، ابتدا باید مطمئن شوید که خودتان به چیزی که میخواهید به معلمها یاد بدهید تسلط دارید.
در ترینینگ، موضوعی که یاد میدهید چیست؟
چیزی که یک ترینر یاد میدهد، «نحوه تدریس زبان» است. یعنی معلم زبان، خود زبان را درس میدهد و ترینر نحوه تدریس را یاد میدهد. پس کسی که میخواهد آموزش معلمها را شروع کند باید خودش به تدریس مسلط باشد.
اینجا هم منظور از تسلط به تدریس فقط این نیست که برای ترینینگ باید معلم خیلی خوبی باشید. این هم لازم است یعنی درست مثل فردی که میخواهد زبان درس بدهد باید سطح زبانش حداقل C1 باشد، معلمی که میخواهد نحوه تدریس را به معلمهای تازهکار درس بدهد، خودش باید معلم خیلی خوبی باشد و ضعفهای کمی داشته باشد.
اما علاوه بر این، باید «درباره» تدریس هم بدانید. یعنی بدانید که روشهای مختلف تصحیح کردن با هم چه تفاوتهایی دارند، یا چرا بهتر است معلم در کلاس زبان بطور معمول محوریت نداشته باشد و دهها نکته دیگر که شامل فلسفه و دلایل تکنیکها و روشهای مختلف می شود.
شرط دوم ترینر شدن
همانطور که برای تدریس، دانستن درباره زبان و سالها زبان خواندن کافی نیست و متقاضی تدریس باید روش تدریس را هم بداند، برای ترینر شدن هم سابقه تدریس لازم است اما کافی نیست.
این درست است که خیلی از تکنیکهای ترینینگ روی تکنیکهای تدریس سوار می شوند (مثل نحوه اداره کلاس، یا نحوه اجرای اکتیویتیها و غیره) اما روشها و تکنیکهای ترینینگ در خیلی از موارد با تدریس زبان فرق دارند.
مثلاً نحوه طراحی جلسه ترینینگ و طراحی یک دوره آموزشی برای معلمها تفاوتهای زیادی با نوشتن لسن پلن برای کلاس زبان و طراحی یک دوره زبان دارد.
همانطور که یک متقاضی تدریس در دوره روش تدریس (teacher training) برای اولین بار با مفاهیمی مثل لسن پلن، متریال، زمانبندی، هدف، PPP، تمرینهای مکانیکی و آزاد و دهها مفهوم دیگر آشنا میشود، متقاضیان ترینینگ هم در یک دوره استاندارد trainer training با مفاهیم جدیدی مثل ACP، FPtT و مفاهیم و تکنیکهای جدیدی آشنا میشوند که در تجربه تدریس بطور مستقیم با آنها آشنا نشدهاند.
نکته نهایی درباره ترینر شدن
فردی که سطح زبان بالایی دارد و دوره روش تدریس را میگذراند، از یک زبانآموز پیشرفته و باسابقه یک گام جلوتر میرود اما تبدیل به یک معلم کمتجربه میشود که ابتدای راه تدریس است. یک معلم در مسیر تدریس، مهارتهای خود را تقویت میکند تا به یک معلم باتجربه تبدیل شود. البته که یک معلم همزمان زبان خود را هم بهروز نگه میدارد.
به همین ترتیب، معلمی که تجربه بالایی دارد و دوره ترینر شدن را میگذارند، در حالی که همچنان یک معلم باتجربه است، اما یک ترینر کمتجربه است که ابتدای راه ترینینگ قرار دارد. یک ترینر با کسب تجربه، مهارتهای ترینینگ خود را تقویت میکند و همزمان بهعنوان یک معلم هم دانش خود را درباره تدریس به روز نگه میدارد اما لازم است که بداند تجربه و اعتبارش بهعنوان معلم قرار نیست از ابتدای راه از او یک ترینر باتجربه و معتبر بسازد.
همانطور که یک معلم در ابتدای مسیر تدریس صرف اینکه زبانش خوب است نباید خود را یک معلم حرفهای و مسلط و باتجربه و درجه یک بداند، یک ترینر هم صرف اینکه معلم خیلی خوب باتجربهای است، نباید خود را ترینر باتجربه و کمنقصی بداند.
خلاصه کلام
اگر معلم هستید و قصد دارید ترینر شوید، ابتدا بروید سراغ شرط اول. یعنی ببینید آیا معلم خیلی خوبی هستید و به اندازه کافی تجربه دارید یا نه. اگر تازه دوره سلتا یا تیسول گذارندهاید، به این معنی است که باید دستاوردهای سلتا را در تدریس پیاده کنید تا تجربه کافی در تدریس پیدا کنید نه اینکه بلافاصله مطالب و جزوههای سلتا را به معلمهای دیگر آموزش بدهید.
بعد از این که از شرط اول مطمئن شدید، بروید سراغ شرط دوم و روشهای ترینینگ را یاد بگیرید. در یک کلام: نگذارید تجربه شما در تدریس، باعث شود خود را از یادگیری روشها و مفاهیم ترینینگ بینیاز بدانید.