در رویکردهای جدید و مدرن آموزش و زبانشناسی، اصل بر ارتباط روان و مؤثر است.
منظور از ارتباط مؤثر این است که شما بتوانید با اطرافیان خود طوری ارتباط برقرار کنید که به هدفتان برسید.
ارتباط مؤثر
بسته به اینکه کجا زندگی، کار یا تحصیل میکنید، ممکن است نیاز داشته باشید که تا جای ممکن شبیه افرادی صحبت کنید که اطراف شما زندگی میکنند و حتی لازم باشد که به لهجه آنها نزدیک شوید تا بتوانید زندگی بهتری داشته باشید.
گاهی هم ممکن است لازم باشد تمام ساختارها را کاملاً درست و بدون غلط استفاده کنید و یا از دایره لغات گستردهتری استفاده کنید. اما بطور معمول، اولویت با استفاده مناسب از ساختارها و لغات برای هر موضوع و موقعیت است.
مناسب بودن مقدم بر بیاشتباه بودن
منظور از مناسب بودن این است که مثلاً هنگام تعریف کردن یک واقعه از چه زمانهایی استفاده کنید و یا در جایی که لازم است، از انواع جمله شرطی یا مجهول در جای خود استفاده کنید.
مناسب بودن در مورد لغت هم صدق میکند. یعنی باید بدانید در موقعیتهای مختلف از چه نوع واژگانی استفاده کنید (رسمی، غیررسمی، تخصصی، آکادمیک، خودمانی …) و همچنین برای بیان احساسات و مفاهیم مختلف، از لغتهایی استفاده کنید که مناسب آن موضوع یا آن فضا باشند. طبیعی است که هرچقدر دامنه لغات شما گستردهتر باشد، قادر خواهید بود درباره موضوعهای بیشتری صحبت کنید و همچنین در موقعیتهای متنوعتری منظور خود را بیان کنید.
البته این مناسب بودن شامل یک طیف است که خوب است شما بعنوان کسی که از زبان استفاده میکند، همیشه رو به پیشرفت باشید.
میتوانم غلط صحبت کنم؟
اگر در یک موقعیت بتوانید ساختار مناسب و همچنین لغتهای مناسب را انتخاب کنید، میتوان گفت که بیشتر مسیر برای برقراری ارتباط مؤثر را طی کردهاید. از اینجای مسیر به بعد، برای برقراری هر چه بهتر ارتباط و برای نشان دادن اینکه چقدر به زبان مسلط هستید، بهتر است که سعی کنید همان ساختارها یا لغاتی که استفاده میکنید را با اشتباه کمتری به کار ببرید. مثل استفاده از s سوم شخص در انگلیسی یا تسلط بر قسمت گذشته افعال یا همخوانی فعل و فاعل و غیره.
در مورد لغتها هم همین است، یعنی استفاده از نقش و حالت درست یک کلمه (مثلاً: فعل یا صفت)، شما را به سمت صحیحتر صحیت کردن میبرد.
تلفظ درست و لهجه
تلفظ هم تا جایی که مانع برقراری ارتباط روان و مؤثر نشود، در حیطه صحیح صحبت کردن قرار میگیرید و بهتر است این نکته را در اولویتبندی آن در نظر بگیرید.
از لحاظ زبانشناسی، لهجه زیرمجموعه تلفظ است اما از آنجایی که در هیچکدام از لهجههای مختلف، معمولاً تلفظ غلطی وجود ندارد، به همین دلیل، لهجه را در اولویتهای حیاتی یادگیری زبان قرار نمیدهند مگر اینکه همانطور که ابتدای این نوشته اشاره شد، در برقراری ارتباط شما با دیگران تأثیر داشته باشد.