ما در بهترین حالت میتوانیم (و باید) کاری کنیم که افرادی که برای یادگیری زبان به ما مراجعه کردهاند، انگیزه خودشان را از زبان خواندن از دست ندهند. با این کارها میتوان تا حدی به این هدف رسید:
- تدریس استاندارد (که پیشرفت اتفاق بیفتد و آنها هم پیشرفتشان را ببینند)
- اکتیویتیهای جذاب و ایجاد تنوع (که اوقات خوبی در کلاس داشته باشند)
- حفظ احترام و کرامت شخصی (که اگر هم بیانگیزهاند، حداقل عداب مضاعف نکشند)
اما یادتان باشد ما نمیتوانیم کسی که علاقهای به یادگیری زبان ندارد و در زندگی خود دلیلی برای زبان خواندن نمیبینید را قانع کنیم که یادگیری زبان، خوب و لازم وهیجانانگیز است. نه میتوانیم، نه وظیفهای داریم، و نه این حق را داریم که نظرمان را تحمیل کنیم.
زباناموزانی که به هر دلیلی به کلاس زبان میآیند اما علاقهای از خود نشان نمیدهند، معمولاً این چهار دسته هستند که برای هر کدام باید راهحل متناسب با آن گروه را در پیش گرفت:
- نوجوانهایی که با اجبار والدین به کلاس میآیند
- بزرگسالانی که نیاز دارند زبان خود را تقویت کنند اما برایشان اولویت نیست
- زبانآموزانی که با انگیزه شروع کردهاند اما بخاطر کیفیت یا شرایط کلاس، انگیزه خود را از دست دادهاند