یک پیشنهاد من این است که در چنین شرایطی که انگیزه خود را برای تدریس زبان از دست دادهاید، ببینید دقیقاً از چه چیز تدریس خوشتان نمیآید. فاکتورهای متعددی در تدریس زبان وجود دارند که ممکن است هرکدام ا آنها باعث بیانگیزگی شما شده باشند اما بعضی دیگر از جنبههای تدریس را دوست داشته باشید: خود درس دادن، درآمد، خستگی و توان بدنی، بازاریابی و پیدا نکردن زبانآموز، کار با تکنولوژی …
اگر فاکتورهای مختلف در حیطه شغل تدریس زبان را ریز کنید و ببینید مشکل دقیقاً از کدام است، بهتر میتوانید به راهحل آن فکر کنید.
معمولاً اگر ضعفهای خود در تدریس را بشناسید و آنها را برطرف کنید، درآمد شما هم در میانمدت افزایش پیدا میکند. اگر از لحاظ فیزیکی خسته می شوید، شاید برگزاری کلاسهای کمتر در طول روز و در طول هفته کمکتان کند.
نکته مهم دیگر این است که تدریس در دنیا بهشدت با تکنولوژی عجین شده است. اگر از پدیدههای جدید مرتبط با تکنولوژی عقب بمانید، دیر یا زود تدریس زبان برای شما یک کار خستهکننده و کمدرآمد خواهد شد. مثلاً سالها پیش و از اوایل دهه ۱۳۷۰، معلمهایی که با کامپیوتر و اینترنت غریبه بودند، تبدیل به معلمهای سنتی شدند که با روشهای جدید تدریس بیگانه شدند. از اواخر دهه ۱۳۹۰ و با شروع کووید و همهگیری کرونا هم معلمهایی که در مقابل تدریس آنلاین و تسلط به پلتفرمهای مختلف مقاومت کردند، کموبیش از بقیه معلمها جا ماندند. این روزها هم هوش مصنوعی وارد خیلی از عرصههای زندگی شده و اگر بخواهید آن را نادیده بگیرید شاید خیلی زود تدریس زبان به شیوههای کنونی شما و زباناموزهایتان را کلافه کند.
اما در آخر این نکته را هم در نظر بگیرید که اگر فکر میکنید برای تدریس ساخته نشدهاید و یا نمیتوانید با شیوههای نوین تدریس ارتباط برقرار کنید، از اینکه حیطه کاری خودتان را عوض کنید، ترسی نداشته باشید.