How to Teach Grammar
یادگیری گرامر در یادگیری زبان مهم است و تدریس گرامر هم یکی از بخشهای مهم تدریس زبان است. در روش ارتباطمحور (Communicative Language Teaching – CLT)، گرامر فراتر از یک سری قوانین است و در واقع ابزاری برای برقراری ارتباط در دنیای واقعی محسوب میشود.
روش ارتباطمحور (CLT) در تدریس گرامر باعث میشود که زبانآموزان نهتنها گرامر را بفهمند، بلکه بتوانند از آن بهطور طبیعی در مکالمات و نوشتار خود استفاده کنند. با تمرکز بر موقعیتهای واقعی، تمرینهای تعاملی، تصحیح و بازخورد سازنده، و تشویق به تولید و استفاده از زبان، یادگیری گرامر نهتنها مؤثرتر، بلکه بسیار جذابتر و لذتبخشتر خواهد شد.
در این روش، زبانآموزان گرامر را از طریق متنها، گفتگوهای واقعی، فعالیتهای تعاملی و بازیهای زبانی یاد میگیرند و گرامر مربوطه را در مکالمات و نوشتار واقعی به کار میبرند. در این مطلب، با شیوه استاندارد تدریس گرامر در کلاسهای زبان اشنا میشوید که مطابق با اصول و روشهای نوین آموزش زبان دوم است.
گرامر وسیلهای برای برقراری ارتباط است، نه فقط یک سری قوانین
در روش ارتباطمحور (Communicative Language Teaching – CLT)، گرامر صرفاً مجموعهای از قوانین حفظی نیست، بلکه ابزاری برای برقراری ارتباط مؤثر بهوسیله زبان است. در کلاس زبان، زبانآموزان یاد میگیرند که چگونه از ساختارهای گرامری در مکالمات روزمره، نوشتن، و تعاملات واقعی استفاده کنند، نه اینکه فقط قواعد را حفظ کنند.
آموزش گرامر در موقعیتهای واقعی
به جای ارائه مستقیم قوانین، بهتر است گرامر در موقعیت (Context) آموزش داده شود. یعنی زبانآموزان بهتر است ساختارهای گرامری را در جملات واقعی ببینند و متوجه کاربرد آنها بشوند. مثلاً بهجای گفتن “حال کامل اینطور ساخته میشود…” یا “از حال کامل برای این منظور استفاده میشود…” معلم میتواند یک داستان کوتاه یا یک مکالمه واقعی بیاورد و زبانآموزان را وادار کند که خودشان الگوهای گرامری را کشف کنند. البته توضیحات تکمیلی بعد از پایان پروسه ارائه گرامر در شرایطی میتواند مفید باشد اما توصیه بر این است که ابتدا با تعریف گرامر و قانون ساختار مربوطه شروع نکنیم.
انجام تسک
انجام تسک توسط زبانآموزان منحصر به مرحله تمرین نیست و برای تعاملی شدن تدریس گرامر از طریق کانتکست، میتوان برای زبانآموزان تسکهایی طراحی شود تا از طریق انجام آن تسکها یا جواب دادن به سؤالها، متوجه کاربرد گرامر مربوطه بشوند. بهتر است تسکهایی که برای زبانآموزان طراحی میکنید، مرتبط با گرامر مورد نظر باشند و طوری باشند که زبانآموزان حین انجام آنها متوجه کاربرد گرامر مربوطه شوند.
روش قیاسی یا استقرایی؟ ترکیبی از هر دو!
در روش قیاسی (Deductive Approach)، معلم قوانین گرامری را توضیح میدهد و سپس زبانآموزان با تمرین آن را یاد میگیرند. اما در روش استقرایی (Inductive Approach)، زبانآموزان خودشان از طریق مشاهده و تحلیل متن، قوانین را کشف میکنند. در روش CLT، ترکیبی از این دو روش استفاده میشود: ابتدا نمونههای واقعی داده میشود، سپس زبانآموزان خودشان الگوها را پیدا میکنند و در نهایت، معلم توضیح مختصری دربارهٔ قاعده ارائه میدهد.
تمرینهای معنیدار بهجای تمرینهای مکانیکی
در روشهای سنتی، تمرینهای گرامری معمولاً فقط مکانیکی و خستهکننده بودند، مثل پر کردن جای خالی با فرم درست فعل بدون داشتن زمینهای برای استفاده عملی آن. البته پر کردن جای خالی و تمرینهایی از این دست، در مرحله تمرین، بسیار لازم و مفید است که هم مفهوم و هم فرم و فرمول گرامر مورد نظر جا بیفتد، اما در روش CLT، سعی میشود که همین تمرینها، معنادار هم باشند، یعنی زبانآموزان گرامر را در جملات و موقعیتهای واقعی تمرین میکنند و بتوانند با معنای آن ارتباط برقرار کنند.
استفاده از فعالیتهای تعاملی و گروهی
یکی از مهمترین ویژگیهای تدریس گرامر به روش CLT این است که زبانآموزان باید بهطور فعال در یادگیری مشارکت داشته باشند. معلم میتواند بازیهای گرامری، گفتگوهای نقشآفرینی (Role-Play) و کارهای گروهی را برای تمرین ساختارهای گرامری طراحی کند. به این ترتیب، یادگیری گرامر نهتنها مؤثرتر، بلکه لذتبخشتر خواهد شد.
البته باید در مورد هر فعالیت، باید مشخص کنید که فعالیت مورد نظر مربوط به مرحله تمرین میشود (مثل بیشتر بازیها) و یا مربوطه به مرحله تولید و استفاده در موقعیت واقعی می شود (مثل نقشآفرینی). به این ترتیب، بهتر میتوانید اکتیویتی مورد نظرتان را در لسن پلن خود جا دهید.
تمرکز روی روانی (Fluency) و درستی (Accuracy) بهطور همزمان
در رویکرد ارتباطمحور، هدف این نیست که زبانآموزان فقط ساختارهای گرامری را درست بگویند، بلکه باید بتوانند روان و طبیعی صحبت کنند. بنابراین، معلم نباید هر اشتباه گرامری را بلافاصله اصلاح کند، بلکه باید در شرایط مناسب و بدون کاهش اعتمادبهنفس زبانآموزان بازخورد بدهد. این باعث میشود که زبانآموزان به مرور زمان، هم دقت گرامری خود را افزایش دهند و هم بتوانند روانتر صحبت کنند.
معمولاً در نیمه اول درس گرامر بهویژه مرحله ارائه، بهتر است اشتباههای زبانآموزان پیرامون گرامر مورد نظر را نادیده نگیریم و آنها را فوری تصحیح کنیم. این کار باعث میشود اشتباهها و سوءتفاهمهای زبانآموزان درباره گرامری که درس میدهید، سریعتر برطرف شوند و توالید درست و صحیح (Accuracy) هم تقویت شود.
اما با نزدیکتر شدن به مرحله استفاده و تولید، بهتر است بگذاریم تا زبانآموزان به تولید و استفاده از نکته گرامری مربوطه ادامه بدهند و کمتر آنها را تصحیح کنیم. تصحیح بیش از حد در این مرحله میتواند باعث تضعیف در روان صحبت کردن (Fluency) زبانآموز شود. برای جزییات بیشتر درباره نحوه تصحیح به مطلب مربوط به تصحیح زبانآموزان مراجعه نمایید.
آموزش گرامر از طریق ورودیهای معنادار (Meaningful Input)
طبق نظریه استفاده از ورودی قابل فهم (Comprehensible Input) کرشن، زبانآموزان وقتی گرامر را بهتر یاد میگیرند که آن را در متنهای واقعی ببینند و بشنوند. معلم میتواند داستانهای کوتاه، فیلمهای آموزشی، یا پادکستهایی با استفاده طبیعی از گرامر موردنظر را در کلاس استفاده کند تا زبانآموزان ساختارهای گرامری را بهصورت ناخودآگاه یاد بگیرند.
تشویق به تولید زبان از طریق نوشتن و صحبت کردن
بعد از اینکه زبانآموزان گرامر را در متن دیدند و تمرینهای معنیدار انجام دادند، باید آن را در صحبت کردن و نوشتن واقعی به کار بگیرند. یعنی باید فرصتی برای استفاده کردن از آن گرامر به آنها بدهید. مثلاً اگر موضوع درس، زمان گذشته است، میتوانید از زبانآموزان بخواهید که درباره یک خاطره جالب بنویسند یا آن را در کلاس تعریف کنند. این کار باعث میشود که گرامر به بخشی از دانش فعال زبانآموز تبدیل شود.
بازخورد سازنده به جای تصحیح مستقیم
در روش سنتی، معلمان اغلب در هر مرحله از درس گرامر، هر اشتباه گرامری را فوری اصلاح میکردند، که همین رویکرد علاوه بر تضعیف روان صحبت کردن، میتوانست باعث ترس و کاهش اعتمادبهنفس زبانآموزان شود. اما در روش CLT، بازخورد باید سازنده و طبیعی باشد. مثلاً اگر زبانآموز بگوید: “He go to school every day.” معلم میتواند جملهٔ درست را در پاسخ خود تکرار کند: “Oh, he goes to school every day? That’s interesting!” این تکنیک، که Recasting (بازگویی صحیح) نام دارد، باعث میشود زبانآموزان بدون احساس سرزنش، ساختار درست را یاد بگیرند.
ایجاد فرصتهای استفاده از گرامر در دنیای واقعی
یادگیری گرامر نباید به کلاس درس محدود شود. معلم باید زبانآموزان را تشویق کند که از گرامر در مکالمات روزمره، نوشتن در شبکههای اجتماعی، یا ارسال ایمیلهای واقعی استفاده کنند. مثلاً میتوانید از زبانآموزان بخواهید که یک پست در اینستاگرام بنویسند که در آن از گرامر جدید استفاده کرده باشند. این کار باعث میشود که گرامر از یک موضوع تئوری، به یک مهارت عملی و کاربردی تبدیل شود.
منابع برای مطالعه بیشتر
برای مطالعه بیشتر درباره نحوه تدریس گرامر و روشهای استاندارد تدریس زبان دوم بر اساس تئوریهای آموزش زبان، خواندن کتابهای مرجع زیر را پیشنهاد میکنم:
کتاب «Techniques and Principles in Language Teaching» نوشتهٔ Diane Larsen-Freeman و Marti Anderson: این کتاب به معرفی روشها و تکنیکهای مختلف تدریس زبان میپردازد و میتواند برای معلمان زبان در بهکارگیری روشهای مؤثر در تدریس گرامر مفید باشد.
کتاب «Learning Teaching» نوشتهٔ Jim Scrivener: این کتاب بهعنوان یک راهنمای جامع برای مدرسان زبان انگلیسی شناخته میشود و از مبانی ابتدایی تا تکنیکهای پیشرفتهٔ تدریس را پوشش میدهد. این کتاب بهویژه برای مدرسان تازهکار که میخواهند با اصول و فنون تدریس آشنا شوند، مناسب است.
کتاب «How to Teach English» نوشتهٔ جرمی هارمر: این کتاب یکی از منابع معتبر در زمینهٔ آموزش زبان انگلیسی است که به روشهای تدریس زبان، از جمله گرامر، میپردازد. هارمر در این کتاب تکنیکها و استراتژیهای مؤثری برای تدریس زبان ارائه میدهد.
کتاب «کلیدواژههای فراگیری زبان دوم» نوشتهٔ بیل وان پاتن و الساندرو جی. بناتی: این کتاب مقدمهای کارآمد و روان در حوزهٔ فراگیری زبان دوم است که مفاهیم تخصصی این حوزه را با زبانی ساده بیان میکند و برای دانشجویان و مدرسان زبان منبعی مناسب محسوب میشود.